حس غريب زندگي




Sunday, August 08, 2004

بيكرانه
در انتهاي هر سفر
در آيينه
دار و ندار خويش را مرور مي كنم
اين خاك تيره اين زمين
پايوش پاي خسته ام
اين سقف كوتاه آسمان
سرپوش چشم بسته ام
اما خداي دل
در آخرين سفر
در آيينه به جز دو بيكرانه كران
به جز زمين و آسمان
چيزي نمانده است
گم گشته ام ; كجا
نديده اي مرا ؟

حسين پناهي




........................................................................................

Friday, August 06, 2004

عروسکِ پشت ِشيشه ، هر روز آواهایِ زندگی را به خاطر می‌سپرد و شب ، خواهش‌های بی‌پايانش را در خلوتِ پر گردو غبارش مرور می‌کرد تا صبح فردا با نجواهای فريبنده‌تری نمايشِ بزرگ روزانه‌ را آغاز کند .



........................................................................................

Home