حس غريب زندگي |
Sunday, June 27, 2004
● دوباره فصل داغِ سال است
........................................................................................روزهایِ تابستانم با تو سرشار از خنکایِ استغناست . نزديکِغروب من و شمع و عطر و ميوهها به انتظارِ آمدنت مینشينيم ؛ آب در گوشِ نيلوفر میخواند نسيم در آغوشِ دالان میپيچد و طنين قدمهایِ تو را از دريچه مهتابی به خانه میآورد . خوش آمدی عشق من با تو در اين گوشهء امنِ دنيا مرا پروایِ هيچ کس و هيچ چيز نيست . من و تو فارغ از وهمهایگذشتگان و ترديدهایِ دوران رهسپارِ آيندهايم ؛ به خانه خوش آمدی همسفر آغاز سفرمان مبارک روزهایِ سفرمان روشن پایِ سفرمان پايدار ساعت Artmis 1:45 PM
|