حس غريب زندگي |
Tuesday, November 11, 2003
● "...لحظهء من در راه است. و امشب - بشنويد از من -
........................................................................................امشب ، آب اسطورهاى را به خاك ارمغان خواهد كرد. امشب ، سرى از تيرگى انتظار بدر خواهد آمد. امشب ، لبخندى به فراترها خواهد ريخت. بي هيچ صدا ، زورقي تابان ، شبِ آبها را خواهد شکافت. زورقران توانا ، که سايهاش بر رفت و آمد من افتادهاست، که چشمانش گام مرا روشن ميکند، که دستانش ترديد مرا ميشکند، پارو زنان ، از آن سوى هراس من خواهد رسيد. گريان به پيشبازش خواهم شتافت. در پرتو يکرنگي، مرواريد بزرگ را در کف من خواهد نهاد." سهراب ساعت Artmis 11:17 AM
|