حس غريب زندگي |
Tuesday, September 30, 2003
● چشم هايت اگرچه خسته از نديدنىهاي روزگار، فانوسهاى روشن شبان مناند.
........................................................................................صدايت اگرچه گره خورده به نامرادىهاى مردمان نامرد ، زمزمه شوقانگيز روزهايم. و دستانت اگرچه گاه و بيگاه سرد از هجمهى ناغافل پريشانى ، پناهگاه امن دستان مناند... دل قوى دار ، جان دلم باد پاييز سرد و بيرحم است پيرهن سبز درخت ها را از تنشان ميدرد ، اما پيغام سبزشان را بهم ميرساند. سرما رفتني است و نسيم بوي شكوفه با خود خواهد آورد. ساعت Artmis 2:07 AM
|